امیرحافظ درد میکشد، اما هنوز با چشمانش زندگی را صدا میزند
امیر حافظ، پسربچهای که روزها با درد به خود میپیچد و نگاه نگران مادرش تنها شاهد این رنج بیپایان است.
خانوادهاش توان مالی بردن او به پزشک را نداشتند، تا اینکه پس از چند روز تلاش، پدر توانست پولی جور کند و فرزندش را نزد دکتر ببرد. اما تشخیص پزشکان سنگین بود؛ اضطراب شدید باعث پیچخوردگی و سوراخ شدن رودههای او شده بود. بلافاصله بستری شد و در یک جراحی دشوار، بخشی از رودهاش را برداشتند و پیوند زدند.
اکنون برای تکمیل روند درمان، نیاز به چکاپهای ماهانه و مصرف دارو دارد، اما تنگدستی خانواده مانع از مراجعه منظم به پزشک شده است. پدرش در یک حادثه یک چشم خود را از دست داده و مادر با پاک کردن و فروش سبزی، تلاش میکند زندگی را اداره کند.
۲۰ میلیون تومان، هزینه درمان ماههای پیشِ روی امیرحافظ است.
کمکی که برای ما شاید ساده باشد، اما برای این کودک، یعنی ادامه زندگی…
بیایید درد را از تن این کودک برداریم و امید را به خانهاش برگردانیم.
همین حالا میتوانیم صدای آرامش باشیم…